دیدار از کربائی فولاد عموزاده آهنین اراده

ساخت وبلاگ


ساعت 17 از خیابان شهید رنجبر یا همان حکم آباد قدیم پیاده به سوی منزلعموزداده کربلائی پولاد حرکت کردم وقتی به محل رسیدم از کوچه تنگ و باریک گذشته خبرینبود خیابانی احداث شده است که در خور حال اهل محل است در زده و وارد شدم مشهدیفولاد که از پولاد مردان مردانقم می باشند

و روزگار زیادی را تجربه کرده اند او از روزگارانقدیم از یاران وفادار مردان بزرگ مردانقم بوده اند در سختیها چون فولاد آب دیده وتفتیده و مقاوت کرده و در خوشی ها هم از اصول خارج نشده اند او نوردیده همه اقوامبوده و هستند

سلامی کرده و در کنار تختش به قید تکریم از پدری بزرگ و تلاشگر ایستاده وبرایش دعا کرده و نشستم او در حال استراحت بودند کسی که او را نمی شناسد با نوشتناین جملات نمی تواند از فداکاریهای این مرد آهنین شناخت داشته باشد او مسافتمردانقم تا اهر را که بیش از 100 کیلومتر است در یک روز پیموده بود او از مردانقمتا تبریز را که بیش از 130 کیلومتر است از طریق پیر گدیگی – مشک عنبر – کومور چایی24 ساعته رفته بود و او شخصی است که موقعی که نامه ای از سوی یحیی خان به مقصدی میبرده و با گزمه های دیگر خوانین رو به رو می شود نامه را بلعیده و از تحویلشخودداری می کند بلی وقتی از وفاداری سخن به میان می آید باید آنالیز کرد که یعنیچه.شایسته است که او را سردار وفاداری و مقاومت بنامیم

دختر عمویم ازبیماری کربلائی اش ناراحت بود و گه گاهی گریزی به گذشته ها می زد و بنوعی احساساتشرا بروز می داد من هم به دوران کودکیمان سری زده و از یوخاری باغ آنها حکایتکوتاهی را نقل کردم و سپس یادی هم از باغ ده ییرمان اوستی کردیم همان باغی کهانارستان بود و گول آبشاهای آن باغ زبان زد عام و خاص و همه از باغ کربلائی صحبتکرده و تعریف می نمودند او بعد از کوچ به تبریز دودآلود باغها را فروخت ولی همیشهدر یاد و فکر باغات و املاک پدری خود در مردانقم بود  بدین وسیله یادی هم ازمادر مرحومشان مشهدی سورقی می کنم که خانم با عفت و مومنه بودند او همیشه عصرها درنبش ایوانشان می نشست و با عابرین خوش و بش می کرد و با احوالپرسیشان آنها راآرامش می بخشید

 از همه اینها که بگذریم قبول کنیم که پیمودن بیش از 100 کیلومتر راه در یک روز نشان از وفاداری او به آرمانی که به آناعتقاد داشت می باشد او در میادین مختلف از دوستان و اقوام خودش در آن زمانه زورمدارانه وآشفته بازار به خوبی و با درایت کامل دفاع کرده بود او اغلب زندگیش را و آسایشش رافدای آرمانهایش نموده بود

او اینک در بستر بیماری می باشد و وقتی چشمانش را باز کرد و شنید که من درکنارش هستم با خوشحالی مورد محبتم قرار داد و دستم را فشرد مثل زمانهای سابق اوهمچنان استوار است ولو اینکه در بستر بیماری آرمیده است برایش آرزوی سلامتی کاملدارم تا انشاله باز هم از مردانگیهایش برایمان شرح دهد و از ساده گیش و از غیرت وانسانیتش برایمان بیاموزد


16 شهریور – شنبه

mardanagom...
ما را در سایت mardanagom دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : علی mardanagom بازدید : 274 تاريخ : چهارشنبه 10 مهر 1392 ساعت: 11:01